به گزارش مشرق، بیشتر از دو هفته از وقوع جنایتی مخوف و سازماندهی شده علیه آزادی بیان در کنسولگری رژیم سعودی در استانبول میگذرد و به جز دادههایی که از سوی برخی مقامات امنیتی ترکیه به رسانهها درز پیدا کرده، اطلاع خاصی از سرنوشت «جمال خاشقچی» نگونبخت، روزنامهنگار منتقد سعودی، در دست نیست.
آلسعود یک مکان دیپلماتیک یعنی کنسولگری خود در استانبول را برای تسویه حساب با ژورنالیستی که یک سال پیش از چنگ آنها گریخت، انتخاب کرد؛ تسویه حسابی که آنچنان خونین و وحشیانه بود که حتی روی جنایتکارترین رژیم موجود بر کره زمین را سفید کرده و باعث شد زبان مقامات آن از شدت قساوت به خرج داده شده توسط سعودیها، بند بیاید.
مقامات کشورهای مختلف، اصحاب رسانه و مجامع بینالمللی مختلف ضمن ابراز انزجار از این اقدام سعودیها، خواستار تنبیه ریاض شدند. در این میان اما فقط آمریکا به دفاع تمام قد از «قُلَک چند صد میلیاردی دلاری» خود پرداخته و میگوید قتل خاشقجی احتمالا کار یک سری «قاتل خودسر» است. «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا از پانصد هزار شغل و 110 میلیارد دلار سرمایهای که در این قلکِ فربه انتظارش را میکشد، صحبت میکند. «مایک پامپئو» وزیر خارجه ترامپ با خندهای به پهنای صورت و دستان «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی در دستش، از بیاطلاعی باورنکردنی ریاض از نقشه قتل خاشقچی و تعهد خندهدار سعودیها برای انجام تحقیقات در این پرونده میگوید.
رسانههای آمریکایی و غربی نیز در حالی اکنون نوک پیکان انتقادات خود را به سمت ولیعهد سعودی نشانه رفتهاند، که گویی فراموش کردهاند همین چند ماه و سال پیش، خودشان بودند که از فرد مستبد و خودکامهای چون محمد بن سلمان، یک اصلاحگرای لیبرال تراشیده و به مخاطبان خود قالب کردند. شاید چیزی که بنسلمان و سعودیها را این چنین مغرور و کلهشق کرد که بیمحابا دستور قتل و مثلهکردن یک روزنامهنگار بیدفاع را آنهم در یک مکان دیپلماتیک میدهند - که تحت نظارت چندین دوربین مداربسته و شنود صوتی است - همین تعریف و تمجیدهای رسانههایی چون تایم، گاردین، نیویورک تایمز، واشنگتن پست، سی. ان. ان، بی. بی. سی و دهها نمونه دیگر بود.
رسانههایی که امروز سعی در نشان دادن چهره واقعی و وحشتناک بنسلمان دارند، خواستار برکناری وی از ولیعهدی سعودی میشوند و غرب را به اعمال تحریمهای سخت علیه ریاض فرا میخوانند، همانهایی بودند که طی یک سال اخیر کمپین تبلیغاتی غیرواقعی از اقدامات صوری وی به راه انداخته بودند. این رسانهها با برجسته کردن اقداماتی مانند اعطای مجوز رانندگی به زنان آنهم برای اولین بار در نیمه سال 2018، مجوز ورود زنان به ورزشگاهها، ساخت سینما و امثالهم، آنها را نشانه اصلاحگرا بودن ولیعهد جوان سعودی و راه امیدی برای خروج سلطنت قرون وسطایی آلسعود از عقبماندگی و تحجر میدانستند.
در هر صورت، بنسلمانی که با کودتا ولیعهدی را در دست گرفت، شاهزادهها و مقامات منتقد خود را زندانی کرده یا به نحوی از سر راه برداشت، و حتی با ربایش «سعد الحریری» نخستوزیر لبنان سعی کرد او را برده سیاسی خود کند، نهایتا با انجام اقدامی غیرعقلانی در کنسولگری استانبول، هیولای درون خود را نشان داده و اکنون توسط همان حامیان غربی، به «صدام حسین» یا «معمر قذافی» تشبیه میشود.
در این میان اما ترکیه با استفاده از قدرت رسانه، توانست بازی کثیف بنسلمان را آشکار و دست او را رو کند. سیاست عاقلانه نیروهای امنیتی و دادستانی ترکیه در افشای تدریجی اطلاعات، شاید تا حدودی خیال سران آنکارا را از اینکه مسیر برخورد با ریاض در پیش نیست، راحت کرده باشد. دستان ترکیه اما بدون حمایت کشورهایی که دارای اهرم فشار بر سعودیها هستند، بسته است. کشورهایی که چشمان خود را به روی «دولت خودسر» آمر به قتل خاشقچی بستهاند و قاتلان خودسر را عامل این جنایت معرفی میکنند.
شاید «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه به دنبال به دست آوردن امتیاز بزرگ و تحمیل بهایی گزاف به ریاض است. در دیدار پامپئو با اردوغان، گزارش کاملی از یافتههای ترکیه درباره پرونده خاشقچی به آمریکاییها داده شد، از جمله اطلاعاتی که به دلیل حساسیت، هنوز رسانههای نشدهاند. در همین اثناء، شاهد تقویت «لیر» واحد پول ترکیه در برابر دلار بودیم.
آیا خندهدار نیست که سرکنسول سعودی در استانبول، حین گزارش به رسانهها و خبرنگاران از داخل کنسولگری، در کمدها و قفسههای کوچک را باز میکرد و میگفت: «ببینید، او اینجا هم نیست!» چونه میتوان این ادعای سعودیها مبنی بر معیوب شدن و نقص فنی شبکه دوربینهای مداربسته کنسولگری آنهم دقیقا در زمانی که مدعی هستند خاشقچی ساختمان را ترک کرده، باور نمود؟ دستور کنسولگری به کارمندان ترکیهای خود برای ترک اجبار محل خدمت، در زمان ورود خاشقچی به ساختمان را چگونه میتوان توجیه کرد؟
اگر تمام این اتفاقات و سرنخها در یک فیلم جنایی تریلر ارائه میشد، قطعا این جمله را از مخاطب میشنیدیم: «این دیگر چه سناریویی است، پایان داستان معلوم است، از همین الان هم مجرم مشخص شد!»
یکی از ساکنان خانههای مجاور اقامتگاه «محمد العتیبی» سرکنسول سعودی در استانبول درباره رفتوآمد یا هرچیز مشکوکی در روز ناپدید شدن خاشقچی میگوید: «ما 12 سال است که اینجا زندگی میکنیم ولی هرگز ندیده بودیم آنها (در اقامتگاه سرکنسول) مهمانی کبابپزی داشته باشند. آن روز آنها در باغچه (آن ساختمان) مهمانی کبابپزی داشتند»!
با کنار هم گذاشتن قطعات پازل این معما از جمله خودروی ون سیاه با پنجرههای دودی که روز قتل خاشقچی وار اقامتگاه سرکنسول شد، حمل چمدانهای آهنین و جعبههای امنیتی مشکوک به داخل ساختمان، کبابپزی و دیگر مدارک و شواهد میتوان نتیجه گرفت نه تنها بقایای از جسد وی به خانه سرکنسول در استانبول منتقل شده بلکه حین همان مهمانی کبابپزی بلایی سر آن آمده است. حتی اگر نخواهیم مانند فیلمهای ژانر وحشت درباره این قضیه فکر کنیم، حداقل میتوان استدلال کرد که از بوی شدید گوشت کبابشده برای پنهان کردن بوی تعفن و خون بقایای جسد خاشقچی استفاده کردهاند تا با خیال راحت آن را در اقامتگاه سرکنسول امحاء کنند.
در نهایت اگر ترکیه رسما اعلام کند که عربستان سعودی، عامدانه روزنامهنگار منتقد خود را در خاک این کشور به شکل فجیعی به قتل رسانده و تکه تکه کرده، آیا فقط با مجازات کردن «جوخه مرگ» 15 نفره یا اخراج عدهای از مقامات دونپایه، مشکل رفع و رجوع میشود؟ پس تکلیف شخصی که دستور این جنایت را صادر کرده و قطعا جزو یکی از قدرتمندترین افراد آلسعود نیز هست، چه میشود؟ چه کسی هویت او را آشکار خواهد کرد؟
البته مجوز عجیب دولت ترکیه به العتیبی برای خروج از این کشور را هم نباید فراموش کرد، امری که چیزی جز وجود یک معامله پنهانی بین آنکارا و ریاض را به ذهن متبادر نمیسازد. مقامات ترکیه تمام دستاویزهای قانونی برای ممانعت از خروج وی را داشتند، حتی مصونیت دیپلماتیک هم نمیتوانست مانع آنها شود. اما سران آنکارا گفتند که سرکنسول و دیگر دیپلماتهای سعودی منعی برای خروج از این کشور ندارند. شاید آلسعود در ازای خروج العتیبی، اجازه بازرسی از اقامتگاه وی را داده است. شاید هم رها کردن وی به عنوان طعمهای برای به دامانداختن آن شخص آمر به جنایت بوده است.
در هر صورت، فارغ از هر مصلحتاندیشی سیاسی - خواه دریافت امتیازی سنگین باشد خواه نگرانی از برهم خوردن روابط - ترکیه نباید با سکوت در برابر قتل خاشقچی، اجازه دهد شریک این جنایت برشمرده شود. همچنین طراحان این سناریو، خواه ولیعهد سعودی باشد خواه سرکنسولی بیاختیار، باید بهای اقدام خود را بپردازند. اگر جهان، علیرغم چنین اقدامات غیرانسانی و جنایتباری، هنوز جایی برای زندگی کردن است، به خاطر ارزشهای انسانی مشترکی است که در برخی ملتهای آزاده وجود دارد. هرچند نیمنگاهی به بحرانهای منطقهای و بینالمللی مانند جنگ سوریه، کشتار مردم یمن، اشغال هفتاد ساله فلسطین، کشتار مسلمانان روهینگیا، استعمار آفریقا و همه و همه چیزی جز دلهره و اضطراب برای انسان قرن بیستویک باقی نمیگذارد.
خاشقچی ۵۹ ساله سهشنبه دو هفته قبل (دهم مهر – دوم اکتبر) برای امور ازدواج خود به کنسولگری عربستان سعودی در استانبول مراجعه کرد، اما خروج وی از این ساختمان ثبت نشده است. چهار روز بعد (چهاردهم مهر – ششم اکتبر)، خبرگزاری رویترز به نقل از دو مسئول ترکیهای گزارش داد که وی احتمالا کشته شده است.
وزارت خارجه ترکیه نیز ضمن احضار دو مرتبهای سفیر عربستان سعودی در آنکارا، آنقدر به تفتیش کامل ساختمان کنسولگری این کشور در استانبول اصرار کرد تا ریاض راضی شد. رئیسجمهور ترکیه با هشدار به مقامات سعودی، تاکید کرد که آنها باید ثابت کنند خاشقچی سالم از کنسولگری خارج شده است.
بعد از گزارش «نیویورک تایمز» مبنی بر به قتل رسیدن و سپس تکه تکه شدن جسد خاشقچی برای انتقال راحتتر به بیرون از ساختمان کنسولگری روزنامه «صاباح» ترکیه نیز بامداد چهارشنبه با انتشار نام و تصویر ۱۵ سعودی مشکوک به دست داشتن در پرونده خاشقچی، جزئیاتی جدید و تکاندهنده از این ماجرا نقل کرد.
تیم تحقیقاتی ترکیه شامل بازرسان و نیروهای امنیتی این کشور شامگاه گذشته برای دومینبار جهت انجام تفتیش حول پرونده مفقود شدن خاشقچی، وارد ساختمان کنسولگری سعودی در استانبول شوند. (+) پلیس ترکیه با ظن اینکه سه خودرو متعلق به کنسولگری سعودی در استانبول مفقود شده، قصد دارد دو منطقه (جنگل بلگراد و مزرعهای در شهر یالووا) در نزدیکی شهر استانبول را بازرسی و تفحص کرد.